صدای بارون+تیک و تیک ساعت پدربزرگ

ساخت وبلاگ

ساعت قدیمی پدربزرگم تو اتاق منه و صدای تیک تیکش روانی کننده است.استرس امتحان فردا رو میده که خوندمش ولی یه مبحث مهمو نرسیدم.آه خدا


من شدیدا دستم عرق میکنه جوری که خیلی از برگه ها و دفترام از شدت خیسی داغون میشن و از دستکش متنفرم.

به پیشنهاد دبیر زیستم و خواهرم و وجود بعضی علائماش آزمایش تیروئید دادم و خدا رو شکر سالم سالمم.

و بعد از ۱۷ سال گروه خونیم مشخص شد.+o هستم.

اگه من B میشدم نسبتا ۵۰_۵۰ میشد:/ مامانم هی آه میکشه میگه من بین ۳ تا o تنهام:|

یه مدت پیش از رو طالع بینی داداشم گفت تو اصن AB ای.چقد تو رو توصیف کرده O_o بابام میگه به هیچ وجه باورم نمیشه o باشی :|



دقت کردین چقد بی ربط مینویسم؟


اینم حیاطمون:عصر ۱۲ دی ۹۶

برا هر چی همه که دلتنگ نشم،دلتنگ اون روزایی ام که......
ما را در سایت برا هر چی همه که دلتنگ نشم،دلتنگ اون روزایی ام که... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sayad6 بازدید : 188 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 20:48