برا هر چی همه که دلتنگ نشم،دلتنگ اون روزایی ام که...

متن مرتبط با «خداوند» در سایت برا هر چی همه که دلتنگ نشم،دلتنگ اون روزایی ام که... نوشته شده است

روی ماه خداوند را ببوس.

  • بر خلاف هر بار کتاب خواندنم که کتاب را در آغوش می گرفتم و درازکشیده به سقف زل می زدم؛این بار دلم می خواست با همین بلوز و شلوار نخیِ تنم پا برهنه بدوم به سمت خیابان و خدا را وسط خیابانِ شلوغی در آغوش بکشم و گریه کنم،در آغوش بکشم و روی ماهش را ببوسم. احساس می کنم این اولین کتابی است که خواندم و این کتاب بهترینِ کتاب هاست. یونسِ داستان ابدا شبیه به من نبود اما موقعیت هایش انگار که روزگاری تجربه اشان کرده باشم و همه ی ما نوع دیگرش را شاید؛تجربه کرده ایم و می کنیم. کتاب سراسر قابل لمس بود و دور نبود و همین دور نبودنش یک دنیا بود. توی سرم انگار یونس حرف می زد، سایه حرف می زد، علی حرف می زد و یک همه,خداوند,ببوس ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها